نماد سایت آکادمی ام اس

آنچه باید راجع به خشم در ام اس بدانید

خشم در ام اس

خشم در ام اس به هرعلتی که باشد، باعث پایین آمدن کیفیت زندگی در مبتلایان می‌شود

خشم یک احساس کاملا طبیعی و واکنشی نسبت به شرایط نامطلوب است. اما اگر میزان آن از حد تعادل خارج شود، می‌تواند بر روابط فرد و عملکرد روزمره او تاثیر منفی داشته باشد. در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس یا ام اس خشم بیشتر از آنکه نتیجه شرایط باشد، تابعی از بیماری است. علت خشم در ام اس هرچه باشد، باید در اسرع وقت نسبت به مدیریت آن اقدام نمود.

 

خشم در ام اس

خشم یک احساس طبیعی در وجود انسان است که به سازگاری او با محیط کمک می‌کند. خشم علامتی است که به ما نشان می‌دهد چیزی باید عوض شود و می‌تواند به منزله یک تامین کننده سوخت برای تولید انرژی مورد نیاز حل مسئله باشد. در مورد ام اس، علاوه بر بخشی که کاملا طبیعی است، خشم را از عوارض عاطفی بیماری و حداقل تا حدی، ناشی از خود بیماری می‌دانند. افراد مبتلا به ام اس با دو نوع خشم روبرو هستند. یکی خشم وجودی (existential anger)، که به علت تصور منصفانه نبودن زندگی به طور اعم، و منصفانه نبودن ام اس به طور اخص، ایجاد می‌شود. دیگری خشم سببی (instrumental anger) است که از شرایط ناامید کننده همراه با ام اس سرچشمه می‌گیرد. علت خشم در ام اس هرچه باشد، درونی سازی احساسات خشمگنانه همواره با پایین بودن کیفیت زندگی در مبتلایان مرتبط بوده است. در صورتی که فرد مبتلا به ام اس بتواند از نقش خشم در بیماری خود درک بهتری داشته باشد و چگونگی کنترل آنرا بیاموزد، اولین قدم را برای ارتقاء سلامت جسمی و روانی خود برداشته است. این مقاله حاوی اطلاعاتی پیرامون علل ایجاد خشم، و پیشنهاد راههایی برای کنترل آن است که برای کنار آمدن بهتر با این مشکل، به مبتلایان کمک می‌کند.

علل خشم در ام اس

ضایعات عصبی

بر اساس بررسی‌هایی که تاکنون انجام شده  انجام شده، احتمال بروز خشم و عصبانیت در افراد مبتلا به ام اس بیشتر از افراد عادی است. در این زمینه شواهد علمی زیادی موجود نیست، اما متخصصان بر این باورند كه عصبانیت و خشم  ام اس نتیجه ضایعات مغزی است. همانطور که حمله اشتباهی سیستم ایمنی بدن فرد به سیستم عصبی مرکزی و تخریب پوشش میلین سلولهای عصبی می‌تواند باعث ​​تاری دید یا از بین رفتن هماهنگی حرکات شود، به همان ترتیب نیز، تخریب اعصاب مناطقی که مسئول کنترل احساسات، رفتارها، و شخصیت فرد هستند، می‌تواند منجر به بروز خشم شود. وقتی غلاف میلین رشته های عصبی در مناطق مغزی  آمیگدال،  گانگلیون پایه، و  لب قدامی آسیب ببیند یا از بین برود، پیام رسانی عصبی مختل می‌شود. این اختلال بر عملکرد مغز در آن ناحیه تاثیر گذاشته، باعث ایجاد تغییراتی در بیان عاطفی، شخصیت، رفتار و غیر آن در فرد می‌شود.

 

استرس

چگونه ممکن است این اتفاق برای من بیفتد؟ چرا من؟ چرا الان؟ اینها سوالاتی است که پس از تشخیص بیماری ام اس در ذهن فرد آشوب به پا می‌کند. استرس ناشی از آگاهی فرد از ابتلا به ام اس، پیشرفت بیماری، چالش‌های موجود در تهیه دارو و سایر نیازمندی‌های درمان و به طور کلی، مشکلاتی که روزمره بر فرد فشار وارد می‌کند، از بستن کمربند گرفته تا پرداخت هزینه های سنگینی که بیمه تقبل نکرده است نیز، می‌تواند باعث ایجاد خشم ام اس شود.

 

افسردگی

خشم در ام اس می‌تواند علامتی از افسردگی باشد و جایگزین احساس غم و اندوه شده باشد. افسردگی در افراد مبتلا به ام اس سه برابر بیشتر از جمعیت عمومی است و بنابراین، می‌توان تصور کرد که افسردگی مسئول بخشی از خشم  باشد.

 

خشم  می‌تواند علامتی از افسردگی، و جایگزین احساس غم و اندوه باشد

مدیریت خشم در ام اس

ضرورت کنترل خشم  ام اس

دلیل اینکه چرا باید خشم خود را کنترل کنیم بسیار ساده است: خشم می‌تواند انرژی مورد نیاز فرد برای داشتن یک زندگی خوب را ببلعد. خشم به مرور زمان تبدیل به دلیلی برای رفتار نامناسب می‌شود و رفتار نامناسب می‌تواند بین ما و اطرافیان ما شکاف ایجاد کند. بعلاوه، گاهی خشم پوششی است که فرد ناخواسته بر احساسات پنهان خود مانند ترس و بی پناهی می‌گذارد.

 

نحوه کنترل خشم در ام اس

برای مدیریت خشم ام اس بهترین راه مراجعه به یک پزشک متخصص است تا با انجام یک ارزیابی کامل و صحیح بتواند دلیل واقعی خشم را پیدا کند. چون بدون پیدا کردن علت، نمی‌توان درمان را به درستی پیش برد. اگر پزشک علت خشم  را افسردگی یا اضطراب تشخیص دهد، احتمالا ترکیبی از دارو و روان درمانی می‌تواند به رفع مشکل کمک کند.

اما اگر عصبانیت بیمار به دلیل رویارویی با مسائل استرس زا مانند تشخیص بیماری باشد، مداخلات زیر موثر خواهد بود:

 

در کنترل خشم با تمرینات ذهن آگاهی فرد یاد می‌گیرد که قدر خود را بداند و در لحظه حال زندگی کند

خشم  ام اس، مروری بر یک تجربه

 

آنچه در ادامه می‌آید تجربیات یکی از افراد مبتلا به ام اس در مورد احساس خشم و چگونگی کنار آمدن وی با آن است:

محرکهای خشم 

” . . . متخصصین می‌گویند بروز خشم به صورت موجی است. تجارب شخصی من، دقیقا تایید این گفته بوده است . . . وقتی بیماری ام اس در من تشخیص داده شد خشمگین شدم . . . وقتی حمله بیماری باعث می‌شد که نتوانم از اندام‌هایم استفاده کنم، وقتی تاری دید توانایی رانندگی و استقلال همراه با آن را از من می‌گرفت، یا وقتی عملکرد بدن من ضعیف می‌شد، سیل خشم مرا فرا می گرفت . . . تصاویری از صندلی چرخدار و بدن فلج مدام در سرم بازی می‌کردند . . .  هنوز هم خشمگین می‌شوم. وقتی دیگران را می‌بینم که کاری که من نمی‌توانم انجام دهم را به راحتی و بدون خستگی، درد، یا اسپاستیسیته انجام می‌دهند خشم در من تحریک می‌شود. وقتی مجبورم برای کاری تقاضای کمک کنم، باید خشم خود را کنترل کنم . . . در 17 سال گذشته خشم تقریبا شریک دائمی زندگی من بوده است . . .

 

درک خشم در ام اس

“. . . خوشبختانه، من آموختم که خشم یک احساس طبیعی است. این اولین قدم بود . . سپس آموختم که چگونه مقداری از خشم خود را پراکنده کنم، و بقیه را به یک نیروی مثبت تبدیل کنم . . . با خودم گفتم چرا من مثل سیلویا لاوری (Sylvia Lawry) نباشم؟ که وقتی سالها پیش، متوجه شد برادرش به بیماری ام اس مبتلا شده است، از اینکه علم پزشکی در آن زمان نمی‌توانست آنطور که باید، کمکی به او بکند، چنان خشمگین شد که انجمن ملی ام اس (National MS Society) را راه اندازی کرد . . .”.

 

سیلویا لاوری خشم خود نسبت به بیماری ام اس را به یک نیروی مثبت تبدیل کرد

 

 

راه حل های مقطعی برای خشم در ام اس

“. . . تجربه به من آموخت هنگامی که نشانه های خشم پیدا می‌شود، می‌توانم به روشهای زیر خودم را راحت کنم:

 

راه حل های بلند مدت برای خشم

” . . .  به عنوان کسی که 17 سال است با بیماری ام اس دست و پنجه نرم می‌کند، فکر می‌کنم توصیه های زیر در مدیریت بلند مدت خشم موثر است. من در تلاش خودم برای داشتن یک زندگی متعادل از بسیاری از این موارد استفاده می‌کنم. وقتی مشغول به این امور هستم، علائم ترس و ناامیدی دور می‌شوند و وقت من صرف خشم نمی‌شود:

“. . . ممکن است با انجام این فعالیتها من رام کردن خشم خود را یاد گرفته باشم، اما می‌دانم که از بین نرفته است. با نگاه به آینده، هنوز می‌ترسم. و وقتی افکار مربوط به آینده در ذهن من بازی می‌کنند، خشم من شروع به انباشتن می‌کند. اما،  وقتی مشغول کار می‌شوم، دیو ترس و ناامیدی از من دور می‌شود و خشم نمی‌تواند بر من سلطه پیدا کند. من اسم این فعالیتها را عامل حواس پرتی گذاشته‌ام . . . “.

 

کمک خواستن از دیگران در بلند مدت به کنترل خشم  کمک می‌کند

 

منابع: 12

 

 

5/5 - (11 امتیاز)
خروج از نسخه موبایل